-
میلاد نور مبارک
یکشنبه 29 دیماه سال 1392 00:38
امشب سخن ازجان جهان بایدگفت / توصیف رسول(ص) انس و جان باید گفت در شـــــام ولادت دو قــطب عالم / تبریک به صــاحب الزمان (عج) باید گفت . .
-
برگشتم
یکشنبه 29 دیماه سال 1392 00:31
شرمنده همگی یه مدت طولانی نبودم اما میخوام باشم همیشه درمیدان
-
ما همیشه درصحنه هستیم
دوشنبه 13 آبانماه سال 1392 11:48
امام خمینی(ره) :ما تا آخرین نفس در مقابل آمریکا ایستادهایم . سلااام همگی جاتون خالی امروز یه راهپیمایی کردیم که فک کنم امریکا با هفت پشتش خودشونو خیس کنن (البته شرمنده یه کم بی ادبی بود) امروز رفتیم راهپیمایی صبح هوا خوب بود به خاطر همین هیچکس نه چتر ونه لباس گرم داشت یهو وسط شعار دادنمون رعد برق زد وبارون اومد کم کم...
-
....
یکشنبه 31 شهریورماه سال 1392 11:45
بدی کردیم خوبی یادمان رفت ز دل ها لای روبی یادمان رفت به ویلای شمالی خو گرفتیم شهیدان جنوبی یادمان رفت شادی روح شهدا صلوات
-
خوش آمدید
جمعه 25 مردادماه سال 1392 12:56
به آرزوی بچگیم رسیدم... چقدر دلم میخواست صف اول نماز جماعت باشم.... این بار نه تنها اول صف...بلکه از پیش نمازم جلو ترم.... چقدر مهم شدم....همه به سمتم میان منو رودستاشون بلند میکنن.... یکی فریاد میزنه:بگو لا اله الا الله شادی روح همه کبوترانی که تازه از دیار غربت به وطنشون برگشتن صلوات
-
گران فروشی ممنوع نیست
شنبه 5 مردادماه سال 1392 17:45
میدانم که گران فروش ها به بهشت میروند آری من،تو و او که شخصیت تار وپود وجودمان را ارزان نمیفروشیم
-
ماه مبارک
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 11:30
ماه رمضان شد، مى و میخانه بر افتاد عشق و طرب و باده، به وقت سحر افتاد افطار به مى کرد برم پیر خرابات گفتم که تو را روزه، به برگ و ثمر افتاد با باده، وضو گیر که در مذهب رندان در حضرت حق این عملت بارور افتاد می گویند هروقت آب می نوشی بگو یا حسین(علیه السلام)، این روزها که آب می بینی و نمی نوشی آرام بگو یااباالفضل...
-
ما می آییم
سهشنبه 21 خردادماه سال 1392 10:12
با دست پر از عشق و دعا میآییم با پرچمی از حماسهها میآییم در خط سیاسی - اقتصادی فردا با لشکریان شهدا میآییم.. فریاد حماسه های خاموشیم ما در رونق اقتصاد می کوشیم ما در لحظه به لحظه ی سیاست امسال پیراهنی ا ز حضور می پوشیم ما
-
خدایا
پنجشنبه 2 خردادماه سال 1392 11:39
خدایا! از درد وغم زمانه همچون درختان پاییزی شده ام نمیدانم چشم انتظار غروب باشم یاصبح چه خوش خیال به خیالش که من عاشقش می شوم وعشق مولایم ز قلبم می زداید... نمی داند که عشق مولا در رگ وخون من است جدا شدنی نیست، چه خوش خیال ... دنیا را می گویم. "اللهم عجل لولیک الفرج"
-
حاجی!!!
پنجشنبه 2 خردادماه سال 1392 11:34
سلام حاجی! چه خبر از خط مقدم جبهه جهاد اکبر؟ اینجا ، پشت جبهه ، وضع خیلی خرابه حاجی ... مهمات کم آوردیم ، بدجور گیر کردیم تومیدون مین وگناه ، وضعیت قرمزه! قرار بود هر وقت شیمیایی گناه زدند، ماسک تقوا بزنیم ... اما من نامردی کردم ، نه به بچه ها ...نه به خودم !... به مرغ باغ ملکوتم!... حاجی دست ما رو هم بگیر ! بالگرد...
-
کاش
دوشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1392 11:01
کاش می شدموج ها می زد دلـم درهـوایش اوج ها می زددلـم کاش می شداین دلم ازخونِ خون کاش می شدغرق دریای جنون کاش می شدباردیگر عشــق بود سرخطِ دفتربنامش مشــق بود کاش می شد یک معـلّم می شدم درکلاس درس عالــم می شدم کاش می شد یک کبوتر می شدم بال گسـتر هرچه پرپر می شدم
-
ماه رجب مبارک
شنبه 21 اردیبهشتماه سال 1392 23:21
خدا گوید تو ای زیبا تراز خورشید زیبایان تو ای والا ترین مهمان دنیایم بدان آغوش من باز است شروع کن یه قدم باتو تمام گام های مانده اش با من حلول ماه رجب بر تمامی شیعیان مبارک
-
محکوم میکنیم
یکشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1392 19:39
اقدام وهابیت علیه قبــــــــــــــور شیعیان را محکـــــــــــــوم می کنیم... می خواهند قبر بانوی کربلا، عمه ی سادات، حضرت زینب سلام الله علیه را نبش کنند... دوستان وبلاگی خواهش می کنم در اقدامی هماهنگ این پست رو ب مدت حداقل یک هفته، پست ثابت کنید تا انزجار خودمون رو از این حرکت ضدبشری و وحشیانه ی طرفداران تفکر...
-
خداوندا
شنبه 14 اردیبهشتماه سال 1392 19:33
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA خداوندا!!! دقیق یادم نیست آخرین بار،کی خودم را پیدا کردم Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA اما خوب یادم هست... هر گاه که گم...
-
معراج شهدا
پنجشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1392 17:21
یه چندتایی عکس از پادگان محمودوند(معراج شهدا) گذاشتم دیدنش خالی از لطف نیست هرچند من یه چیزی میگم وشما یه چیزی می شنوید باید اونجا باشی تا بفهمی خیلی چیزا رواون وقت مثل من هم همه 180درجه عوض میشن بود شبهای آن جا خلوت معراج را گویم... می نشستیم در آن خلوت وگپ می زدیم با شهدا...
-
دست سالمش
پنجشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1392 17:08
شهید گمنامی که هنگام تفحص دستش سالم مانده بود اما چه دستی!
-
بابا!!!
پنجشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1392 17:00
کودکی در بین... دو شهید ... آن هم گمنام به کدامین شهید ... بگوید... بابا؟؟؟
-
آموختم
پنجشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1392 16:34
از زندگی خیلی درسها آموختم.. آموختم تنها عاشق خدا باشم.. آموختم دیگران را عاشق کنم و عاشق نشوم.. آموختم باید صداقت داشته باشم از ابتدا تا انتها اما میدانم که از صداقتم سوء استفاده میکنند.. آموختم اگر به دیگران ایمان هم داشته باشم،باید بنا را بر بی اعتمادی بگذارم.. آموختم اگردیگران خواستند دست بدهند،قبل ازدست دادن با...
-
چشم پاکش
پنجشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1392 16:06
چشم پاک دختری از جمله ای تر مانده است چشم های پاکش اما خیره به در مانده است روی دیوار اتاق کوچک تنهاییش عکس بابایش کنار شعر مادر مانده است